دانلود رمان تب داغ هوس 2

بازدید: 2,730
دیدگاه: 0
نویسنده: admin
تاریخ انتشار: 2 فوریه 2024
23 فوریه 2024 در 10:55 ب.ظ

دانلود رمان تب داغ هوس 2

خلاصه رمان دوجلدی تب داغ گناه (هوس)

در رمان تب داغ گناه (هوس) جلد 1 میخوانیم که خیانت پدر نفس و مادر ارمین منجر به مرگ پدر و مادر آرمین می شه، سیزده سال بعد آرمین به شکل ناشناس وارد زندگی و خانواده نفس می شه، اونم به عنوان رئیس پدرش و نقشه می کشه نفسو عاشق خودش کنه و با برنامه ریزی بهش تجاوز کنه و فیلم بگیره با فیلم نفسو تهدید به ادامه رابطه کنه تا جایی که …‌

در جلد دوم هم میخونیم که چند سال بعد از ازدواج آرمین و نفس که پسرشونو از دست دادن و نفس بخاطر خیانتی که آرمین گردن نمی گیره طلاق می گیره اما صبح فردای طلاق وقتی چشم باز می کنه باز تو تخت آرمینه…

هروقت آرمین ثابت می کنه خیانتی نبوده یک نفر ناشناس مدارکی تحویل نفس میده که اثبات می کنه آرمین زن و بچه داره، در پی این کش مکش نفس متوجه خیلی از اتفاقات پشت پرده می شه که همه زیر سره..‌‌.

مقداری از متن رمان تب داغ هوس 2

نگین با عصبانیت گفت:
-برو ببینم بابا، واسه من خط و نشون نکش، من دین و ایمون ندارم عین نفس بدبخت نیستما من و با کامیار تهدید نکن این احمق بعد طلاق گفت تو چه غلطی کردی…
صدای شکستن و جیغ نگین اومد، درجا بلند شدم و روبدوشامم و پوشیدم و دوییدم بیرون، آرمین با صورت قرمز و عصبی از تو آشپزخونه پشت اپن رو به نگین که اونورتر از اپن بود گفت:
-دهنت و شش ساله می خوام بدوزم کامیار می گه زوده
یعنی مغز آرمین تو بدترین شرایط کمدیه، بدبخت کامیار، یه جوری این جمله رو گفت که اگه تو شرایط واهمه نبودم خنده ام می گرفت!
-ولی الان زبونت و از حلقت بیرون می کشم….
نگین-تو….
-نگین!
نگین برگشت نگام کرد و گفت:
-احمق بلند شو برو پزشک…
آرمین از رو اپن آشپزخونه پرید، یعنی در حدی عصبانی بود که نخواست مسیر اپن و دور بزنه از رو اپن پرید، فقط دوییدم نگین و پشت سر خودم قایم کنم، نگین هم سرتق سرتق همونجا ایستاده بود، پریدم جلوی آرمین و گفتم:
-آرمین، آرمین…
آرمین-گمشو بیرون نگین….
نگین-جون خواهرم و هزار بار گرفتی، حالا می ری حال و حولت و واسه یه زن هرجایی می ریزی…
-نگین برو تروخدا…
نگین-احمق، احمق خب این می دونه تو چه گوسفندی هستی که هر غلطی می خواد می کنه.
آرمین به من آروم و خونسرد نگاه کرد، کف جفت دستام رو سینه اش بود نگین هم ساکت شده بود…
آرمین یهو یه جوری جست زد که اینبار خود نگینم ترسید، هردو جیغ می زدیم که کامیار اومد آرمین و گرفت، آرمین به طرف نگین اشاره کرد و گفت:
-این و ببر، این و ببر که همه ی عصبانیتم و سر همین خالی می کنم
کامیار-خیله خب بشین، بشین می گم
آرمین روی مبل نشست، من و نگین به هم چسبیده بودیم، از هم جدا شدیم یادم اومد من با ربدوشامم، کامیار برگشت یکه خورده گفت:
-نفس!!! تو اینجا چی کار می کنی؟
-کامیار….اونور و نگاه….
آرمین برگشت نگام کرد، به آرمین نگاه کردم و گفت:
-کامیار بیا….
کامیار روشو برگردوند و اومدم برم آرمین بی حوصله و با خشم تازه آروم شده گفت:
-پات نره رو شیشه…
اومدم از کنار شیشه ها رد بشم که کامیار آروم گفت:
-نفس اینجاست؟
آرمین شاکی با صدای آروم گفت:
-مگه غیر این انتظار داشتی؟

 

رمان های مشابه : رمان خدمتکار اجباری

کامیار-صبح….مادرش از نگرانی فشارش….
راه نرفته رو برگشتم و نگران گفتم:
-مامانم چی شده؟
برگشتم به نگین گفتم:
-مامان چی شده؟
کامیار برگشت نگام کرد، ای وای لباسم،آرمین عصبی گفت:
-می ری لباست و عوض کنی یا نه
شونه هام از دادش پرید، با اخم نگاش کردم و گفت:
-دو ساعته تو راهه
برگشتم در حین رفتن شاکی به آرمین نگاه کردم، پام یهو سوخت، همزمان نگین با هول گفت:
-نفس پات….
آرمین عاصی شد، از جاش بلند شد و به طرفم اومد، کف پام و بلند کردم دیدم یه تیکه شیشه تو پامه، تو سرم فلش بک خورد به شب مهمونی، آرمین با حرص گفت:
-دست نزن، دست نزن تا….
سربلند کردم، دست بلند کرد طرفم داشتم نگاش می کردم که شیشه رو بیرون کشیدم، انگار سوزن آمپول بیرون می کشیدم صورتم و از درده تیزش جمع کردم، آرمین همون دستایی که طرفم دراز کرده بود و با حرص زد تو سر خودش و گفت:
-مگه نمی گم دست نزن، کامیار….
زیر آرنجم و گرفت نگهم داره، خواستم پسش بزنم گفت:
-وایستا ببینم، نمی شنوی؟ یا می خوای من و حرص بدی؟
ارنجم و کشیدم که رهام کنه در حالی که می گفتم:
-چیزی نیست ، ولم کن…
محکم تر زیر آرنجم و گرفت و جدی تو چشمام نگاه کرد و محکم صدا کرد:
-کامیار، ببین تو پاش شیشه نباشه
کامیار-بذار بشینه، بیا نفس…

رمان تب داغ هوس دو جلدی می باشد و جلد اول رمان را می توانید از این لینک دریافت کنید.

آرنجم و با لج از تو دستش بیرون کشیدم و رو مبله نزدیک نشستم و گفتم:
-خودم می تونم ببینم لازم نیست
آرمین چشماش و ریز کرد و گفت:
-از نقاشی کشیدن رسیدی به طبات؟
رو به کامیار اشاره کرد و با اخم نگاش کردم، رفت تو آشپزخونه و گفت:
-این جارو چرا شارژ نداره؟
-خونه ی توئه از من می پرسی؟

 

برای دانلود رمان تب داغ هوس 2 به قسمت دانلود رمان مراجعه کنید.

اطلاعات فایل
  • سال انتشار : 1396
  • فرمت : PDF
  • حجم فایل : 800 کیلوبایت
  • پسورد: ندارد
باکس دانلود
پسورد: ندارد
راهنمای دانلود

برای دانلود، به روی عبارت “دانلود فایل” کلیک کنید و منتظر بمانید تا پنجره مربوطه ظاهر شود سپس محل ذخیره شدن فایل را انتخاب کنید و منتظر بمانید تا دانلود تمام شود.

*درصورتی که علاقمند به همکاری هستید به صفحه تماس با ما مراجعه کنید.
*لطفا درصورتی که نویسنده اثر هستید بر روی دکمه بالا کلیک کنید و با ارسال تیکت، درخواست حذف اثر را با ارائه دلیل و مستندات لازم ارسال کنید.
*اکثر فایل های سایت بدون پسورد می باشند و اگر هم فایلی پسورد داشته باشد، معمولا آدرس سایت یعنی www.romandoost.ir است.

امتیاز دهید

5/5 - (1 امتیاز)

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها

دیدگاه خود را با سایر بازدیدکنندگان این مطلب به اشتراک بگذارید. در ارسال دیدگاه به قوانین زیر توجه کنید.

  • دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید.
  • دیدگاه های فینگلیش تائید نمیشوند.
  • دیدگاه هایی که جنبه تبلیغاتی داشته باشند تائید نخواهند شد.
  • دیدگاه های دارای الفاظ رکیک یا توهین تائید نخواهند شد.
کانال تلگرام رمان دوست