دانلود رمان زن دونی از آناهید قناعت

بازدید: 626
دیدگاه: 0
نویسنده: admin
تاریخ انتشار: 10 فوریه 2024
23 فوریه 2024 در 10:55 ب.ظ

دانلود رمان زن دونی از آناهید قناعت

خلاصه رمان زن دونی

زن دونی داستانِ زنان در بند است.
دختران ایستاده در انتظار،
و تو می دانی هر روز به انتظار پرواز، تار به تار پریشانی موهایت را به آسمان سنجاق کنی یعنی چه؟
ای کاش که ندانی…
اما چه زندانی؟!
تن را به بند بکشند،
فکر را چه می کنند؟!
تمام ممنوعه ها اینجا بود.
در سر ما…
وقتی که منِ روان پریش هر شب در خیالم آزادانه او را می بوسیدم
آزادانه تن برهنه می کردم برای آغوش مردانه اش
اویی که هنرمندانه عشق را بلد بود.
او جوانمرد بود و من دخترکی آزاد…
که هرشب مثل گلبرگی واژگون، در رویای او غرق میشدم، می مُردم و با روشنایی صبح دوباره زنده میشدم به امید آزادی و دوباره دیدنِ او…

مقداری از متن رمان زن دونی از آناهید قناعت

ـ شما چند وقت از سال و شیرازی؟
ـ میشه گفت کل سال و. مگه اینکه اجرا داشته باشم یا سر کاری باشم
آن لحن،
آن صدا،
از آن فاصله، عاقبت می کُشت مرا…
همین به خواندن وادارم کرد. برای فرار از آن اضطراب
ترس خواب بودن و
از خواب پریدن…
ـ عشق مثلِ تو قصه ها نیست
حتی شبیه افسانه ها نیست
ما هم یه عمری، گولِ قصه ها رو خوردیم
واسه هرکی برامون تب نمی کرد مُردیم
ـ زمزمه می کنی؟
خندیدم.
ـ بی اختیار بود.
ـ قشنگه! بلند بخون
ـ قشنگه؟
همراه با سیگاری که بین لب هایش بود، اوهومی کرد و من آه کشیدم.
در گذشته رویاهایم به این اندازه رنگ و بو و گرما نداشت.
رنگ روشنی خیابان و
گرمای سیگار و

رمان های مرتبط : رمان آخرین غروب پاییز از شبنم اعتمادی

عطر پیراهنش…
کاش کم رو بودم.
کاش مِیلی که در دلم می جوشید را می توانستم و خاموش می کردم.
میلِ به آواز برای او…
ـ عِششششق دلیه که برااات نِگروونههه
همووون نگاهِ که شاید یادت نَمونه
عِششششق لبخندِ یه دووووستِ خوبهه
از ماشین جلویی سبقت گرفتم، وارد بزرگراه شدم و سرعتم بیشتر شد.
سرعتم بیشتر شد و
باد زیر موهایم پیچید و
مطمئن بودم به زودی از خواب خواهم پرید.
آن لحظه ها هیچ چیز نمی توانست باشد به جز رویا…
“مرا در خیالش بغلتان
که خوابش با خوابم آید
حرامیانِ رویاهایم را بیدار کن
که دروازه های زمان باز شده
زن و زمان و زبان، همسفریم…”
او کنار من باشد و
من از عشق بخوانم و
او دود سیگارش را به باد بدهد و
باد دنباله ی پریشانیِ موهایم را به صورتش بنوازد و
من بیدار باشم؟
بغض کردم…
نه…
ناخوداگاه به آسمان نگاه کردم و میان دل نجوا کردم،
حداقلش این باشد که دراز باشد این خواب.
خیال،

برای دانلود رمان زن دونی از آناهید قناعت به باکس دانلود سایت رمان دوست در انتهای همین مطلب مراجعه کنید

اطلاعات فایل
  • سال انتشار : 1401
  • فرمت : PDF
  • حجم فایل : 1.57 مگابایت
  • پسورد: ندارد
باکس دانلود
پسورد: ندارد
راهنمای دانلود

برای دانلود، به روی عبارت “دانلود فایل” کلیک کنید و منتظر بمانید تا پنجره مربوطه ظاهر شود سپس محل ذخیره شدن فایل را انتخاب کنید و منتظر بمانید تا دانلود تمام شود.

*درصورتی که علاقمند به همکاری هستید به صفحه تماس با ما مراجعه کنید.
*لطفا درصورتی که نویسنده اثر هستید بر روی دکمه بالا کلیک کنید و با ارسال تیکت، درخواست حذف اثر را با ارائه دلیل و مستندات لازم ارسال کنید.
*اکثر فایل های سایت بدون پسورد می باشند و اگر هم فایلی پسورد داشته باشد، معمولا آدرس سایت یعنی www.romandoost.ir است.

امتیاز دهید

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها

دیدگاه خود را با سایر بازدیدکنندگان این مطلب به اشتراک بگذارید. در ارسال دیدگاه به قوانین زیر توجه کنید.

  • دیدگاه خود را به زبان فارسی بنویسید.
  • دیدگاه های فینگلیش تائید نمیشوند.
  • دیدگاه هایی که جنبه تبلیغاتی داشته باشند تائید نخواهند شد.
  • دیدگاه های دارای الفاظ رکیک یا توهین تائید نخواهند شد.
کانال تلگرام رمان دوست